من می دانم که افراد زیادی هستند که مک بوک پرو 16 اینچی – و قبل از آن 15 اینچی – را برای استفاده به عنوان یک نوت بوک مسافرتی بسیار بزرگ می دانند. من یکی از آنها نیستم. این ممکن است سنگین ترین کالای تکی در کوله پشتی من باشد، اما همچنین کاربردی ترین است.

دروغ نمی گویم، پشتم گاهی دلتنگ روزهایی می شود که یک مک بوک 12 اینچی را با خودم در جاده می بردم. با این حال، واقعیت این است که این روزها من واقعاً به یک مک بوک پرو 13 یا 16 اینچی نیاز دارم، و تفاوت در وزن (3.1 پوند در مقابل 4.3 پوند) تحت الشعاع تفاوت عملکرد قرار گرفته است.
حتی آخرین آپدیت 2020 مک بوک پرو 13 اینچی – که با آپدیت صفحه کلید جادویی خود همین ماه ارائه شد – گزینه گرافیکی مجزا ندارد. گرافیک Intel Iris Plus در پیکربندی رده بالاتر، جامد است، اما شمع AMD Radeon Pro 5500M در مکبوک پرو 16 اینچی که من در حال آزمایش بودم، ندارد. قابل حمل بودن مطلقاً با یک مصالحه در عملکرد همراه است، و زمانی که من سعی می کنم نوشتن، پردازش عکس و ویرایش ویدیو را در هر لحظه که می توانم فشرده کنم، انتظار طولانی مدت برای ارائه فیلم 4K چیزی نیست که مایل به پذیرش آن باشم. .
قدرت به طور کلی هیچ شکایتی برای من باقی نگذاشته است. من از یک Intel Core i9 هشت هستهای 2.4 گیگاهرتزی با 32 گیگابایت رم استفاده کردهام و همانطور که انتظار دارید، به سرعت در حال انجام است. اینکه بتوانید تعداد زیادی فایل تصویری RAW را بدون تماشای نوار پیشرفت بررسی کنید، لذت بخش است. دیدن افکتها و ویرایشها بلافاصله در Final Cut Pro X باعث میشود هر گونه فکر کوچکسازی به چیزی قابل حملتر محو شود.

شاسی بزرگتر مزایای دیگری نیز دارد. بلندگوهای اپل با صدای بیس شگفت انگیزی عالی هستند و آرایه سه میکروفون به طور غیرمنتظره ای خوب است. من حتی زمانی که میکروفون معمولی خود را همراه نداشتم از آن برای ضبط صدای سریع استفاده میکردم، و اگرچه نمیگویم که همیشه آن را در خانه میگذارم، اما نتایج بیش از حد قابل استفاده بود. کیفیت در این عصر جدید کار طولانی مدت از خانه برای تماسهای ویدیویی نیز سود زیادی را به همراه داشته است، حتی اگر این امر بر امتناع اپل از ارتقاء وبکم 720p نیز تاکید داشته باشد. من هم با اضافه شدن Face ID مخالفت نمی کنم، اگرچه باز کردن قفل از طریق Apple Watch یا حسگر Touch ID سریع و قابل اعتماد بوده است.