رنگ نقرهای جامد و قاب نقرهای با روکش پودری آن را شبیه فولاد آهنگری کرده بود – در داخل هارلی دیویدسون، به عنوان “شبح خاکستری” شناخته میشد. ایده چرخهای دیسکی ریختهگری جامد از یک غلتک بخار گرفته شد که به آن نوع خاصی از ظاهر صنعتی میداد.
شاسی Softail از موتور Evolution هارلی (1340 سی سی، V-Twin با هوا خنک، چهار زمانه، OHV) که به کاربراتور با سرعت ثابت 40 میلی متری Keihin مجهز شده بود، پیچیده شده بود. این 67 اسب بخار قدرت و 72 پوند فوت گشتاور (در 2350 دور در دقیقه) تولید کرد و آن را به 112 مایل در ساعت رساند. پیمودن یک چهارم مایل 14.5 ثانیه طول کشید، اما قرار بود شما را مانند آرنی باحال جلوه دهد، نه اینکه شما را در اتوبان پرتاب کند. وزن آن 660 پوند بود که تقریباً به اندازه سایر هارلی های استخوان درشت بود.
حالا بیایید به فیل در اتاق بپردازیم (ببخشید جناس). “پسر چاق” ترکیبی از مرد چاق و پسر کوچولو نیست، بمب های اتمی که در طول جنگ جهانی دوم روی ژاپن ریخته شد. و این مستقیماً از Willie G. Davidson می آید. او در کتاب خود “100 Years of Harley-Davidson” (2002) گفت که آنها در تلاش بودند تا نامی بیاورند که “غیر معمول و شاید حتی کمی بی احترامی” باشد. دوچرخه چاق به نظر می رسید و بازاریابی با آن انجام می شد.
افسانه های شهری به تصادفات دیگری اشاره می کنند، مانند طرح رنگ و چرخ هایی که آن را شبیه بمب افکن های B-29s Superfortress می کند که برای پرتاب بمب ها استفاده می شد. برخی دیگر فکر می کنند این یک ترفند مخفی بود که به سازندگان دوچرخه ورزشی ژاپنی انگشت وسط داده شود. حقیقت این است که لوگوی Fat Boy با دست نقاشی شده و دیگر ویژگیهای طراحی تلاش دیویدسون برای مد کردن چیزی میهنپرستانه و نوستالژیک بود – نه بیشتر.